هنوز هم باورم نمیشود یعنی میشود دنیا اینهمه کوچک باشد؟ راست گفتهاند که کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم چرا .
درست نمیدانم. یادم نیست چه روزی و چه ساعتی بود. فقط یادم مانده هوا ابری بود توی یکی از همین روزهای پاییز بارانی مشکی پوشیده بودم با یک شال آبی فیروزهای عجله داشتم و مثل همیشه سرم پایین بود اما نمیدانم چه شدکه یک دفعه سرم رابلند کردم و او را دیدم از پشت سر هم فقط با یک نگاه میتوانستم بشناسمش. خودش بود. داشتم از تعجب شاخ در میآوردم.
ادامه مطلب...
نویسنده: پوریا(جمعه 90/9/25 ساعت 9:45 عصر)